-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 فروردین 1397 11:14
می خوام یه صفحه به نام کتابخوانه ی پونی ها بزنم یکی هم مدرسه پونی ها خب دیگه بای
-
سلام
جمعه 17 فروردین 1397 11:02
سلام بچه ها اولا اینکه خیلی از تینا جون ممنونم که گذاشت داستان نصفه کارشو ادامه بدم حالا اصل مطلب ببینین می خوام یه داستان جدید بنویسم که قسمت اولش رو تینا جون نوشته من قسمت اولو می ذارم و بقیشو خودم می نویسم بای تا های
-
ایم درب و داغون
دوشنبه 13 فروردین 1397 13:32
سلام ، انروز صب که بیدار شدم از روی تخت دو نفره به سمت پایین فرود اومدم البته داداشم هم یه بار این جوری شد . اونم مث من از طبقه بالا پرت شد زمین. دوباره رو زمین خوابش برد!!! ما تو مدرسمون اردوی عیدانه داشتیم به باغ پرندگان( با لباس دلخواه رفتیم خیلی حال داد) متاسفانه مدرسه ما به دو بخش پسرانه و دخترانه تقسیم میشه.یعنی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 فروردین 1397 09:56
سلام من تا تابستون فقط میام نظرارو جواب میدم تو این مدت خواهشمندم تو صفحه جانبی سلامی جاودانه کلی نظر بذارین همین دیگه بای
-
با برنامه ریزی کار می کنم...
شنبه 4 فروردین 1397 09:27
خب از فردا طبق این برنامه کار می کنم:
-
مردم...
شنبه 4 فروردین 1397 06:02
مردم از کم پستی توی نظرات بگین چی بذارم
-
سوال
چهارشنبه 1 فروردین 1397 12:21
یه سوال دارم ازتون: ایا پینکی مین حقیقت داره؟ توی نظرای این پستم بگین.
-
گوش کنین خیلی باحاله
چهارشنبه 1 فروردین 1397 12:10
-
لالایی پرنسس سلستیا برای پرنسس لونا
چهارشنبه 1 فروردین 1397 12:07
-
چقد می تونین دووم بیارین؟
چهارشنبه 1 فروردین 1397 12:05
-
از اسلایم بدم میاد
چهارشنبه 1 فروردین 1397 11:30
دلم می خواد بشینم کلی گریه کنم توی اینترنت سرچ کردم چطری اسلایم بسازیم گفت باید خمیر بازی رو با مایع ظرف شویی قاطی کنم انجام دادم مث کشک شد از هر چی اسلایمه بدم میاد
-
عید در پونی ویل پارت ۳
چهارشنبه 1 فروردین 1397 06:16
برام خیلی عجیب بود . رریتی: واقعا نمیدونم . این اتاق برای مامان بزرگم بوده . اونم خیاط ماهری بوده. (غزل خانم گل گلی: همه ی دیوارا، سقف و زمین کاشی بودن) فلاترشای: با اب فشار قوی تمیزش می کنیم!! رینبودش :عه!! پس من برم مایوم رو بیارم. هممون::/ خلاصه همه جارو با اب فشار قوی شستیم و خیس خالی شدیم. لباس هامون رو عوض کردیم...
-
عید در پونی ویل پارت ۲
سهشنبه 29 اسفند 1396 15:36
همگی رفتیم خونه هامون. حدود یک روز بعد هممون خونه هامون رو تمیز کرده بودیم. من که شخصا خونه رو یک جا شسته بودم. یک روز مانده به عید، خانه ی من... صبح زود بود. تقریبا ۵ صبح. داشتم خواب می دیدم که توی بازی کلش رسیدم لول ۱۰۰۰ . یعنی اوج رویا هام. ظاهرن داشتم توی خواب می خندیدم. چون وقتی از صدای خنده ی خودم بیدار شدم با...
-
گیف های بامزه
سهشنبه 29 اسفند 1396 08:26
عصبانیت پینکی رو دیده بودم ولی نه تا این حد من جای اینا بودم حالم بد شده بود هووووریا اوه اوه سریع متفرق شین الان یه کاری می ده دستمون و حالا قدرت بیبیلی بیبیلی بابالا هپچووووووووووو پ چیزی برای گفتن باقی نمی ماند زلزله 70 ریشتری در لب های پینکی پای بابا دست از سر اون بیچاره بینوا بردار مسلسل توایلایت مدل 2018 عجب...
-
همیشه به این فک می کردم
سهشنبه 29 اسفند 1396 07:13
-
وضعیت غزل
سهشنبه 29 اسفند 1396 07:10
من همین الان یهویی
-
سلامی جاودانه
سهشنبه 29 اسفند 1396 07:03
سلام من غزل هستم مدیر این وب اینم قوانین وب با اسم من نظر ندید هر روز به وبم سر بزنین مطالب جدید میذارم نظر های بد تایید بشن ابرو کسایی که دادن بره ن ظرات تبلیقاتی بدون توجه حذف میشن کپی چه با ذکر منبع چه بی ذکر منبع مممممننننننوووووووع خوب دیگه شد یه لیست بسه و یک نکته دیگه نظر و لایک حتما بدید
-
یه چیزی
سهشنبه 29 اسفند 1396 05:58
راستی من پست ثابت رو توی صفحات جانبی اشتباهی گذاشتم حتما برین بخونیدش
-
عیدتون مبارک
سهشنبه 29 اسفند 1396 05:54
سلام بچه ها. اومدم یه تبریک بگم و برم. خب فک کنم امشب ساعت ۷ سال تحویله عیدتون مبارک راستی چرا تو نظر سنجی ها شرکت نمیکنین؟؟ پارت دوم داستانم هم امروز میذارم بای بای تا یادم نرفته شاید براتون عکس هایی که کپیشون رایگان باشه بذارم(شاید)
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 28 اسفند 1396 13:20
امید وارم خوشتون بیاد.
-
عید در پونی ویل
دوشنبه 28 اسفند 1396 11:50
ولو شدم رو تختم دارم فیلم میبینم. گفتم بیام یه ذره مزه بریزم برم. ما (محظ اطلاع من ،رریتی ،رینبودش،اپل جک،توایلایت،پینکی پای، فلاترشای ) روی زیر انداز روی چمن ها نشسته بودیم.جز یه نفر رریتی. رریتی با قدرت شاخش تختش رو اورد کنار زیر انداز و روی اون ولو شد . همه چپ چپ نگاهش کردیم . رریتی:انتظار نداری که رو چمن بشینم؟ من...