سلام
،
انروز صب که بیدار شدم از روی تخت دو نفره به سمت پایین فرود اومدم
البته داداشم هم یه بار این جوری شد . اونم مث من از طبقه بالا پرت شد زمین. دوباره رو زمین خوابش برد!!!
ما تو مدرسمون اردوی عیدانه داشتیم به باغ پرندگان( با لباس دلخواه رفتیم خیلی حال داد)
متاسفانه مدرسه ما به دو بخش پسرانه و دخترانه تقسیم میشه.یعنی یه ساختمونو با شیشه از هم جدا کردن .(حتی راهرو رو) ولی دوازده کلاس برای ماس ،دوازده کلاس برای پسرا
بنابراین اونا هم با ما اومدن.
ساعت دو رفتیم الانم اونجاییم.
دارم وسط کلی پپرنده پست میذارم.:/
خلاصه ما از معلمامون و بزرگ ترا جدا شدیم و رفتیم تو باغ بگردیم
با پسرا مسابقه گذاشتیم که هر کس زود تر یه جایی برای غذا خوردن و استراحت پیدا کرد گروهش برندس.
ما به دو گروه دختر و پسر تقسیم شدیم و راه افتادیم.
دوستم پرستو نقشه ای که معلما داده بودنو دراورد تا ببینیم غذاخوری کجاس
متاسفانه به علت دعوا سر نقشه ، نقشه جر خوردخورد
من: اینترنت ندارین نابغه ها؟؟؟
همشون به خنگیشون پی بردن.
گوشیمو در اوردم .
دوستم نرگس: چی؟؟؟ می گه ۱۰۰ کیلومتر به جلو حرکت کنید!!!!
گفتم: یا خدا°! فردا صب میرسیم که!!!!!!!
تا الان براتون نوشتم تا اتفاق دیگه ای افتاد میام می نویسم.
وجدانا به همین راحتی؟ با پسرا؟ ما تو مدرسمون حتی اگه از پسرا حرف بزنیم یا چشممون تو خیابون بهشون بیوفته نمره انتظبات کم میکنن:////
خخخخخخخخخخ
سلام عزیزم خب از اول تا اخرش با پسرا بودین چرا متاسفی دیگه فقط ی مدرسه جداست بزار من هماهنگ کنم مختلط بشه والا
خخخخخخخ